کلاس های ترم جدید شروع شده ..حدودا 2 جلسه بعضی از کلاسا تشکیل شده. تیپم خیلی با حال شده !! الان دقیقا خود خانم های استاد هستم بالخصوص عینک جدیدم...وای چقدر دوستش دارم ..الان بیشتر از خود دومم دوسش دارم فردا جاده اسمم رو به سمت جنوب خوزستان فریاد میزنه.. دارم میرم آبادان.. اصلا حوصله ندارم که بخوام این همه راه برم بعد کلاس تشکیل نشه از طرفی حساب کتاب های آخر سال داره کلافم میکنه کاش حسابدار نمیشدم دقیقا الان که دارم مینویسم محل کارمم و دقیقا همین شکلیم دیشب شب سختی بودش.و کم خوابیدم.صبح زنگ زدم همکارم گفتم نمیام تا بزور 11 بیدار شدم اومدم سر کار... الان هم هی دهنم باز میشه یه مشت خاک قورت میدم بعد هوای پاک ف ی ل ت ر شده از ریم میدم بیون.... فعلا برم که کلی کار ریخته سرم... تورو خدا میبینی!! مردک نفهم... کارشونو راه میندازی میگه دوستم داره..مخشو زدم..خرش کردم...هندونه بودش... خو آخه خوبه خودت هم میدونی ارزش انساندوستی آدم ها رو نداری... یا شاید هم انقدر این حس بین همه کم شده تو این زاویه میندازنش؟!!!! در هر صورت کاری میکنن که دیگه به هیچ کدوم از دانشجوها نمره ندی. کاری میکنن کار هیچ کسی رو راه نندازی...رو نیستن که!!! حالا اگر تو خونه بگم این مشکل پیش اومده اول از همه همسر همکار میفرمایند من گفتم نمره نده !!!! ببینین یه کار میکنن که آدم ار کارای خوبش هم ... خور بشه!!! دیگه این ترم...نمره حقشون رو میدم !!!!!! عجب آدم هایی پیدا میشه !!! تا حلقه دستت نباشه باور نمیکنن بابا صاحب داری ی ی ی ی م... حالا حلقه هم میذاری میشنوی که میگن واسه اینه کسی بش گیر نده ! میشه بگین به کدوم ساز برقصیم احیانا".
Design By : Pars Skin |