یه تصمیم جدی میگیرم... این رسمش نیست بخدا... دارم از قصه داغون میشم........................................................... هیچ کس نیست به داد من برسه... دلم خوش بود تعطیلات میشه سر آقا خلوت میشه... رفته واسه خودش آنتالیا................. آخه بی وفایی شاخ و دم داره؟؟؟ حتی بهم اطلاع نداد!!! بیماره به جان خودم بذار بیاد... خودمو یه سره میکنم سال نو مبارک چقدر زشت.... من اینجا اون یه جا دیگه... دیگه دارم شاکی میشم... گوشیمو دزدیدند..... آخرین فاجعه ی 89... و زیباترینش هم هفته ی آخر بود که با خانوادم تفریح کردم.... خیلی زود گذشت...89 بازی آن لاین گذاشتم... امتحان کنید.... این روز ها بازار افتضاح داغونه... امروز داشتم به این فکر میکردم اگر این جمعیت تحسن بگیرن چی میشه؟؟؟ شوهر خواهرم میگفت به طلا فروشها برای واردات طلای غیر ایرانی گیر دادن و فردا میخوان بریزن تو بازار طلا هرچی خارجیه جمع کنن... حالا درسته ما همیشه میگفتیم ایران من سرزمین من...واسه ماندگاریش هم از تولیدات ایران استفاده کنیم... اما این ستم است اگه بخوان اینکارو کنن.. لااقل بگن از فردا جلو وارداتش رو میگیریم... هر کی خرید جریمه... نه اینکه یهو ییییییی.. بخدا نمیدونم چی بگم... اما دارن آروم آروم خون مردم رو جوش میارن... اما بگذریم.. حالا این آخر سالی ... قبض آمده 200000تومان ...موبایل محترمم.. آخه با کی حرف زدم..؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ همسر محترم که از خوابگاه میتلد؟! او نیز خارج است و اگر ایران هم بود که من.... خلاصه شرف و شریف هر 2 زیر سوالند.... چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
| Design By : Pars Skin |
چه عرض کنم!!! بخونین ..شاید فهمیدین ... و تونستین کمک کنین!
